دفتر آبان را باز کن
برگ اولش را
با کاغذی از جنس دلت جلد کن
صفحه هایش را
باامید خط کشی کن
صاف و یکدست
اینبار بهتر ورق بزن
شروع به نوشتن کن
اینبار خوش خط تر از قبل
به نام خدا✨
سلام آبان✨
دفتر آبان را باز کن
برگ اولش را
با کاغذی از جنس دلت جلد کن
صفحه هایش را
باامید خط کشی کن
صاف و یکدست
اینبار بهتر ورق بزن
شروع به نوشتن کن
اینبار خوش خط تر از قبل
به نام خدا✨
سلام آبان✨
«به چی داری، گیر می دی؟»
توی زندگی به هر چیزی که گیر دهی، بزرگتر می شود.
هر فکری که در یک دوره زمانی تکرار شود، به برنامه ای در ناخودآگاهت تبدیل می شود.
مثلا اگر تو سال ها در خودآگاهت این فکر را داشته باشی که: «من همیشه آس وپاسم» به مرور یک برنامه خودکار را شکل می دهی و بدون هیچ تلاشی خودت را آس و پاس می کنی.
فِرد می گوید: «فکر می کنم چون زندگی ام یک آشفته بازار حسابیه، ذهنم هم اینقدر پریشون و درهم و برهمه.»
نه فِرد، چون ذهن تو این قدر پریشان و درهم و برهم است، زندگی ات هم یک آشفته بازار حسابی است.
از کتاب «راحت باش، گیر نده》
مورچه🐜 باش❗️
ولی متفاوت باش❗️
ﻭﻗﺘﯽ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍﯼ🐜 ﻣﯿﮕﺬﺍﺭﯼ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺍﻧﮕﺸﺘﺖ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯼ ﺑﻠﮑﻪ ﻣﺴﯿﺮﺵ ﺭﺍ ﻋﻮﺽ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ.
ﻫﯿﭻ ﻭﻗﺖ ﮐﻨﺎﺭ ﺩﺭﯼ 🚪 ﮐﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﺪﻩ نایست❗️
ﺩﺭﻫﺎ 🚪 ﺑﺴﯿﺎﺭﻧﺪ ...
ﭼﻪ ﺑﺴﺎ خداوند ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭼﯿﺰﯼ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺑﻬﺘﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺭﻭﺯﯼﺍﺕ ﮔﺮﺩﺍند.
انتخاب کنید که :
برای زندگیتان تصمیم بگیرید، نه اینکه منتظر شانس تان باشید،
تغییرات مثبت داشته باشید، نه اینکه بهانه بیاورید،
توانایی هایتان برای رسیدن به اهداف خودتان به کار گرفته شود،
نه ابزاری برای رساندن دیگران به آرزوهایشان،
به ندای درونی خود گوش کنید، نه نظرات تصادفی و متفاوت دیگران،
با انگیزه زندگی کنید