«به چی داری، گیر می دی؟»
توی زندگی به هر چیزی که گیر دهی، بزرگتر می شود.
هر فکری که در یک دوره زمانی تکرار شود، به برنامه ای در ناخودآگاهت تبدیل می شود.
مثلا اگر تو سال ها در خودآگاهت این فکر را داشته باشی که: «من همیشه آس وپاسم» به مرور یک برنامه خودکار را شکل می دهی و بدون هیچ تلاشی خودت را آس و پاس می کنی.
فِرد می گوید: «فکر می کنم چون زندگی ام یک آشفته بازار حسابیه، ذهنم هم اینقدر پریشون و درهم و برهمه.»
نه فِرد، چون ذهن تو این قدر پریشان و درهم و برهم است، زندگی ات هم یک آشفته بازار حسابی است.
از کتاب «راحت باش، گیر نده》